پایگاه تحلیلی - اطلاع رسانی عماریون

ما تا قیامت بر سر پیمان خود هستیم

پایگاه تحلیلی - اطلاع رسانی عماریون

ما تا قیامت بر سر پیمان خود هستیم

دمشون گرم...


امنیتی که امروز داری رو مدیون مردایی هستی که 8 سال خون دادند تا تویه جوون امروز راحت باشی. دوست من خون دادن می دونی یعنی چی؟ می تونی تصور بکنی که دست و پات از بدنت جدا بشه و تو به این فکر کنی که آیا هنوز هم میشه کم نیاورد.....

سخته!!!

دمشون گرم...

بیاییم امسال را با یاد شهدا اغاز کنیم!




ای دشمن حق! ما دلیر و حق پرستیم """برگرد ! تا سربند یا زهـرا (س) نبستیم . . .

کربلای جبهه ها یادش بخیر

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

دیروز ۳۰۰ هزار شهید، در یک «جبهه» جا شدند، امروز در این همه جبهه، ۳۰۰ نماینده جا نمی شوند!!


¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

حرف دل شهدا چه بود؟


آمده‌ام ای خوب‌ترین، ای بهترین ، ای مهربان‌ترین ، تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را بدرقه ی راهم کنی . . . الهی العفو ، العفو ، العفو… *** یک عمر تماشای دری خون آلود / یاد آوری حادثه ای سرخ و کبود کم کم به علی بال پریدن میداد / ای تیغ نیازی به حضور تو نبود . . . التماس دعا . . . دلت را با خداوند آشنا کن / ز عمق جان خدایت را صدا کن دل غفلت زده مانند سنگ است / مس دل را به یاد او طلا کن به پیش او گشا دست نیازی / به درگاه بلند او دعا کن . . . التماس دعا . . . امشب این دل یاد مولا می کند / لیلة القـدر است و احیا می کند بشنو ای گـوش دلها بی صدا / نغمه ی فـزت و رب الکعبه را . . . خدایا ، بحق شهید شب های قدر تقدیر ما را محبت و ولایت و پیروی راه مولا علی علیه السلام رقم بزن آمین . . . . در برج ولا مهر جهان تاب علیست / در شهر علوم نبوی، باب علیست از اول خلقت بشر تا امروز / مظلوم ترین شهید محراب علیست . . . التماس دعا


سخن عمار:

اینگونه بود عبودیت شهدای ما!

کجای زندگی ما بوی عشق و بندگی خدا میدهد؟

شهدا رفتن که به ما بندگی کردن را یاد دهند نه اینکه فراموشمان شود بنده ایم!

اللهم اجعل عاقبة امورنا خیرا...

حسن با عصبانیت فریاد زد: خجالت نمی کشید؟

  • همهمه برخی از فرماندهان در قرارگاه بلند بود که «عملیات متوقف بشه.» حسن یک دفعه قرمز شد و با عصبانیت داد زد «خجالت نمی کشید ؟ بیست روزه که به مردم قول دادیم خرمشهر آزاد می شه. ما تا آزادی خرمشهر این جاییم.» پس فردا خرمشهر آزاد شد.


  • در ادامه مطلب بخوانید
ادامه مطلب ...

شهدا شرمنده ایم

با عرض شرمندگی به دلیل اینکه عکس شهدا را در کنار انچه لایق انان نیست مشاهده میکنید.اما متاسفانه این یک حقیقته....



...بعد از شهدا ما چه کردیم...

...شهدا شرمنده ایم...


منبع: وبلاگ همسفر شهدا (http://hamsafar-shohada.blogfa.com)

ما «سید» را گم کرده‌ایم! + تصاویر

 «سید» چند سالی است در دل‌های ما گم شده است و تنها تصاویری از او به یادگار مانده که گاهی نگاهی و حسرتی و شاید قطره اشکی بر پهنای صورت و شاید هم.../ عده‌ای هنوز چشم به آسمان دارند و نمی‌توانند بی‌خیالش شوند و هر از چند گاهی سراغش را از غروب می‌گیرند! خودشان می‌گویند گاه در سرخی آفتاب او را دیده‌اند، ولی خیلی زود رفته است!
ادامه مطلب ...

لطفا 22 ثانیه به این عکس نگاه کنید!

به این چهره‌ها نگاه کنید و به چهره‌هایی که هر روز از کنارتان رد می‌شوند.

چهره‌هایی که از کنار ما رد می‌شوند با اینکه ظاهرا در رفاه بیشتر به سر می‌برند اما انگار همیشه از چیزی رنج می‌برند. خیلی فرق نمی کند از چه چیزی. مثلا قسطشان عقب افتاده یا درآمدشان کم است. ماشینشان خراب است یا کلاهشان را برداشته‌اند. مریض هستند یا مریضداری می‌کنند. بلیت سفر گیرشان نیامده یا بلیت مسابقه فوتبال! کسی به ماشینشان زده یا پلیس جریمه شان کرده. یا ... و هزار مشکل و رنجی که تمامی ندارند.

... اما لطفا 22 ثانیه وقت بگذارید و به این عکس نگاه کنید.

اینها 22 نفر از رزمندگان عرصه عشق و جوانمردی هستند. لازم نیست هیچ کدام را بشناسید. تنها به آرامش و شوقی که در چهره این جوانان غیور دیده می‌شود تامل کنید. آن وقت از برکت این نگاه‌های آسمانی بهره‌مند خواهید شد.

اینها هم زندگی را دوست ‌داشتند. آرزوی مدارج بالای تحصیلی هم داشتند. از داشتن خانه و ماشین هم بدشان نمی آمد. حتی برخی از اینها زن و بچه هم داشتند اما وقتی دیدند به آب و خاکشان تجاوز شده، در خانه نشستن را ننگ دانست، جان با ارزش خود را به دست گرفته و مردانه به دفاع از ناموس و دینشان پرداختند.

اینها سبکبال و رها به استقبال شهادت رفتند تا چراغ خانه ما روشن بماند.

 
این عکس پیش از عملیات بدر در سال 1363 گرفته شده است.

شهدایی که در این عکس دیده می‌شوند:

محمدحسین اکرمی، محمدی قاری قرآن، فرج اله پیکرستان، محمدرضا صالح نژاد، حسین غیاثی، عبدالرضا شریفی پور، حمید کیانی، حسین انجیری، مصطفی معیری، حمید سعاده، امیر پریان، محمود دوستانی و عبدالمحمد خیرعلی مشاک.

تشییع پیکر شهید برونسی پنجشنبه در مشهد


 فرزند شهید برونسی از تشییع پیکر پدرش در مشهد خبر داد.

مهدی برونسی در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ستاد کل نیروهای مسلح در دیداری که با ما داشتند خواستار شناسایی بقایای پیکر شهید پیدا شده از عملیات تفحص شدند. 
 
فرزند شهید عبدالحسین برونسی تصریح کرد: ایشان تاکید کردند تنها در صورتی که جسد کشف شده مورد تایید همگان اعم از اعضای خانواده و همرزمان قرار گیرد پیکر شهید در مشهد تشییع میشود. 
 
مهدی برونسی ادامه داد: در صورت تایید، پیکر شهید، پنجشنبه از مهران به مشهد منتقل می‌شود. 
 
فرزند شهید برونسی ادامه داد: علاوه بر تایید خانواده و همرزمان، آزمایش‌های پزشکی نیز برای شناسایی پیکر شهید برونسی انجام می‌شود. 
 
وی با بیان اینکه ما پدر را در سال 64 تشییع کردیم و تشییع دوباره ایشان بار روحی زیادی بر خانواده وارد می‌کند، تصریح کرد: حق داریم که که بررسی‌های لازم را برای شناسایی پیکر شهید انجام دهیم. 
 
عبدالحسین برونسی در سال 1321، در روستای « گلبوی کدکن »، از توابع تربت حیدریه، قدم به عرصه گیتی نهاد. 
وی در دوران جنگ رشادت‌‌های زیادی از خود نشان داد. 
 
آخرین مسئولیت او، فرماندهی تیپ هجده جواد الائمه ( ع) است، که قبل از عملیات خیبر، عهده دار آن می‌شود با همین عنوان در عملیات بدر، درحالی که شکوه ایثار و فداکاری را به سرحد خود می‌رساند، مرثیه شهادت را نجوا می‌کند. 
 
تاریخ شهادت این سردار افتخار آفرین، 23 اسفند 63 است که جنازه مطهرش، با توجه به آرزوی قلبی خود او در این زمینه، مفقود الاثر می‌شود و روح پاکش، در 9 اردیبهشت 64، در شهر مقدس مشهد تشییع می‌شود.

پیکر سردار شهید برونسی پیدا شد


پیکر سردار شهید عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ جوادالائمه که در شرق دجله در عملیات بدر در اسفندماه سال 63 به شهادت رسیده بود، پیدا شد.


به گزارش ایسنا، سردار سیدمحمد باقرزاده رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در نشست خبری در مشهد ضمن بیان این مطلب افزود: پیکر 9 شهید گمنام نیز به همراه پیکر این شهید پیدا شده است.

وی خاطرنشان کرد: پلاک، لباس پاسداری، بخشی از صفحات قرآن و بادگیر شهید برونسی از اجزایی است که پیدا شده است.

وی افزود: پیکر شهید در شب شهادت حضرت فاطمه (س) پیدا شده و در یکی از شب‌های دهه دوم در قطعه سرداران شهید بهشت رضای مشهد دفن خواهد شد.

به گفته باقرزاده، از 9 شهید گمنام نیز دو نفر در دانشگاه فردوسی، دو نفر در درگز، دو نفر در خاف، دو نفر در سلطان‌آباد، یک نفر در دانشگاه علوم پزشکی بجنورد و یک نفر در دانشگاه بیرجند دفن خواهد شد.


در ادامه مطلب بخوانید

ادامه مطلب ...

تصاویر تکان دهنده :غسل و تشییع پیکر شهید «الحجیری»


 پیکر شهید «عبدالرسول الحجیری» که به علت شکنجه‌های نیروهای امنیتی بحرین به شهادت رسید توسط انقلابیون بحرنی تغسیل و تشییع شد.



برای مشاهده عکس ها به ادامه مطلب رجوع کنید
حتما حتما تماشا کنید
ادامه مطلب ...

دارا وسارا...

دارا وسارا

هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبهه ها عجین شد
در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد




چندین هزار دارا ، بسته به سر ، سربند
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند

سارای دیگری در ، مهران شده شهیده
دارا کجاست؟ او در ، اروند آرمیده

دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
از یک طرف و دیگر چشمی به خون دل ، تر

سارا سؤال می کرد ، دارا کجاست اکنون ؟
دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون

خون گلوی دارا آب حیات دین است
روحش به عرش و جسمش ، مفقود در زمین است

در آن زمانه رفتند ، صدها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار « دارا »

هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند
دارای این زمان با بنزش رود به دربند




دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد
در این زمانه ناگه ،‌ چادر « لباس جین » شد

با چفیه ای که گلگون از خون صد چو دارا ست
سارا خود ،‌ از برای ، ‌جلب نظر بیاراست

دارا و گشواره ،‌ حقا که شرم دارد
در دست هایش امروز ، او بند چرم دارد




با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

جای شهید اسم خواننده روی دیوار
آن ها به جبهه رفتند ، اینها شدند طلبکار!!!



شاعر: مرحوم ابوالفضل سپهر

یک سری از عکس های شهیدان در ادامه مطلب توصیه می کنم حتما مشاهده کنید.

ادامه مطلب ...

شهدا شرمنده ایم!


این همه سال از خدا عمر گرفتیم،به قول خودمون فی صراط مستقیم بودیم!

اینجا کسی قرار نیست به کسی جواب بده،اما خداییش کجای زندگیمون بوی شهدا رو میده!

خیلی دلم میخواست امسال سال تحویل پیش شهدا بودم اما اینطور که معلومه شهدا بدجوری از من دلخورن!!از اونایی که راهی میشن شدیدا درخواست دارم سفارش من رو هم به اون لاله های سرخ بکنن!



شهدا شرمنده ام...


آنچه از حاج حسین خرازی نمیدانیم!!

زندگی نامه شهید حسین خرازی

روز جمعه ماه محرم سال 1336 در یکی از محله‌های مستضعف نشین اصفهان به نام «کوی کلم» خانواده با ایمان خرازی مفتخر به قدوم سربازی از عاشقان اباعبدالله (ع) گشت. هوش و ادب، زینت بخش دوران کودکی او بود و در همان ایام همراه پدر به نماز جماعت و مجالس دینی راه یافت و به تحصیل علوم در مدرسه‌ای که معلمان آنجا افرادی متعهد بودند، پرداخت. اکثر اوقات پس از تکالیف مدرسه به مسجد محله به نام مسجد «سید» رفته با صدای پرطنینش اذان و تکبیر می‌گفت.

حسین در دوران فراگیری دانش کلاسیک لحظه‌ای از آموزش مسایل دینی غافل نبوده و در آغاز دوران نوجوانی گرایش زیادی به مطالعه خبرها و کتب اسلامی‌ و انقلابی داشت و به تدریج با امور سیاسی نیز آشنا شد. در سال 1355 پس از اخذ دیپلم طبیعی برای طی دوران سربازی به مشهد اعزام گشت. او ضمن گذراندن دوران خدمت، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید. از همان روزهای اول انقلاب در کمیته دفاع شهری مسئولیت پذیرفت و برای مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای کردستان قامت به لباس پاسداری آراست و لحظه‌ای آرام نگرفت. یک سال صادقانه در این مناطق خدمت کرد و مأموریتهای محوله او را راهی گنبد نمود.

با شروع جنگ تحمیلی به تقاضای خودش راهی خطه جنوب شد و در اولین خط دفاعی مقابل عراقیها در منطقه دارخوین مدت نه ماه، با تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی بسیار کم استقامت کرد و دلاورانی قدرتمند تربیت نمود. در سال 1360 پس از آزادسازی بستان تیپ امام حسین (ع) را رسمیت داد که بعدها با درخشش او و نیروهایش در رشادتها و جانفشانی‌ها، به لشگر امام حسین (ع) ارتقا یافت. حسین شخصاً به شناسایی می‌رفت و تدبیر فرماندهی‌اش مبنی بر اصل غافلگیری و محاصره بود حتی در عملیات والفجر 3 و 4 خود او شب تا صبح عملیات در خاکریزش شرکت داشت و در تمامی‌ عملیاتها پیشقدم بود. حسین قرآن را با صدای بسیار خوب تلاوت می‌کرد و با مفاهیم آن مأنوس بود. او علاوه بر داشتن تدبیر نظامی‌، شجاعت کم‌نظیری داشت. معتقد به نظم و ترتیب در امور و رعایت انضباط نظامی‌ بود و در آموزش نظامی‌ و تربیت نیروهای کارآمد اهتمام می‌ورزید. حساسیت فوق‌العاده و دقت زیادی در مصرف بیت‌المال و اجرای دستورات الهی داشت.

از سال 1358 تا لحظه آخر حضورش در صحنه مبارزه تنها ایام مرخصی کاملش هنگام زیارت خانه خدا بود. (شهریور ماه سال 1365) در سایر موارد هر سال یکبار به مرخصی می‌آمد و پس از دیدار با خانواده شهدا و معلولین، با یاران باوفایش در گلستان شهدا به خلوت می‌نشست و در اسرع وقت به جبهه باز می‌گشت. در طول مدت حضورش در جبهه 30 ترکش میهمان پیکر او شد و در عملیات خیبر دست راستش را به خدا هدیه کرد. اما او با آنکه یک دست نداشت برای تامین و تدارکات رزمندگان در خط مقدم تلاش فراوان می‌نمود. در عملیات کربلای 5 زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شد حاج حسین خود پیگیر این امر گردید و انفجار خمپاره‌ای این سردار بزرگ را در روز جمعه 8/12/1365 به سربازان شهید لشگر امام حسین (ع) پیوند داد و روح عاشورایی او به ندبه شهادت، زائر کربلا گشت و بنا به سفارش خودش در قطعه شهدا و در میان یاران بسیجی‌اش میهمان خاک شد.

ادامه مطلب ...