پایگاه تحلیلی - اطلاع رسانی عماریون

ما تا قیامت بر سر پیمان خود هستیم

پایگاه تحلیلی - اطلاع رسانی عماریون

ما تا قیامت بر سر پیمان خود هستیم

دیدن قلاده های طلا حق مردم است!


ابوالقاسم طالبی «قلاده‌های طلا» را با دیدی درست از همان پله اول فتنه نمایش می‌دهد؛ آنجا که در پس دعوای صادقانه رنگ‌ها، نیرنگ‌ها مشغول کارند و «دشمن ظالم» و «سید‌مظلوم» چگونه و کجا به هم دست می‌دهند.(در ادامه مطلب بخوانید)

یک فیلم سیاسی رو راست و یکدست! هر چند طالبی با «قلاده‌های طلا» وارد منطقه ورود ممنوع شده، چرا که درباره فتنه ۸۸ به جای فیلم، واقعیت ساخته است و همین واقعیت را در ژانر سینما گزارش داده است ؛ اما بی‌گمان «قلاده‌های طلا» سطح سینمای سیاسی و کلاس سینمای جاسوسی ما را ارتقا داده است.

 
لذا قبل از نقد «قلاده‌های طلا» باید گستاخی طالبی را ستود که هر کارگردانی اصولا جرأت دست‌به‌یقه شدن با فتنه ۸۸ و نزدیک شدن به ماجرای نفسگیر و سخت حوادث بعد از انتخابات را ندارد.
 
فیلم فتنه را ساختن، کاری به مراتب سخت‌تر از ساختن فیلم در حوزه ۸ سال دفاع مقدس است. از پلشتی بعثی‌ها گفتن، هنر نیست؛ هنر آن است که تو شهامت کنی و از زشتی بعضی‌ها حکایت کنی. بعضی‌ها که همه جا آدم دارند اما خودشان آدم دشمنند.
 
ابوالقاسم طالبی می‌توانست در پر قوی خاطرات بخوابد و برای ما از گلن‌گدن روزگار جنگ بگوید اما آقای کارگردان، فرزند زمان خویش است و در پس جنگ روزگار، دست به خطر می‌زند و فیلم گردن کلفت‌ها را می‌سازد. همین نقطه قوت ذاتی طالبی، البته ممکن بود از فیلم «قلاده‌های طلا» یک فیلم شعاری و عاری از استاندارد، تحویل مخاطب دهد. اما واقعیت این است که طالبی نه تنها موفق شد درباره فتنه ۸۸ فیلم بسازد بلکه توفیق مهم‌ترش آنجا بود که «قلاده‌های طلا» را خوش‌دست و همراه با قصه و درام ساخت.
 
از یاد نباید برد که اینجا درام یک درام اجتماعی نیست و دست کارگردان برای قصه‌گویی آنقدر باز نیست. ابوالقاسم طالبی «قلاده‌های طلا» را با دیدی درست از همان پله اول فتنه نمایش می‌دهد؛ آنجا که در پس دعوای صادقانه رنگ‌ها، نیرنگ‌ها مشغول کارند و «دشمن ظالم» و «سید‌مظلوم» چگونه و کجا به هم دست می‌دهند. «قلاده‌های طلا» به نسبت سخت بودن فیلم ساختن درباره فتنه‌ای به پیچیدگی فتنه ۸۸ به لحاظ محتوا حتما نمره قبولی می‌گیرد اما کار مهم‌تر این اثر ارزشمند، سدشکنی و صف‌شکنی حتی به نوعی تابوشکنی از ورود صادقانه و متعهدانه به مقوله فیلم سیاسی است.
 
حتما بعد از «قلاده‌های طلا» راحت‌تر می‌توان وارد فیلم سیاسی و سینمای جاسوسی شد و آنکه در این باب، جاده را باز کرد و درست و اصولی باز کرد، «قلاده‌های طلا» بود. این مهم ترین ویژگی قلاده های طلاست. از اینها که بگذریم در این فیلم، بازیگران درجه اول از پس بازی به خوبی برآمده‌اند. بازی‌ها توازن دارد و نقش‌ها مکمل هم شده‌اند. کسی بر کسی برتری ویژه‌ای ندارد و همه در یک سطح خوبند.
 
همین موزون بودن و بازی گرفتن درست از بازیگران، باعث شده نقش‌ها با هم دیده شوند و این خصیصه برای فیلمی که چند بازیگر نقش اول دارد، بسیار حیاتی است.  بازی‌های کف خیابان که از قضا بخش مهمی از فیلم را تشکیل می‌دهد، عینی و ملموس و راحت و باورپذیر است.
 
نقطه اوج فیلم را باید سکانس داخلی سفارت انگلستان دانست. آنجایی که سفیر از برنامه ریزی سیصد ساله می گوید و الحق و الانصاف چه قدر ظریف و چه قدر جسورانه حضور دائمی برخی مسئولین و فرزندانشان را در آب و هوای ابری لندن به نقد می کشد.
 
«قلاده‌های طلا» از نظر فیلمبرداری و موسیقی و صداگذاری، پا به پای پیام مقدس و معنوی فیلم آمده است تا بعد از مدت‌ها و در چنین عصری، کارگردانی صادقانه اعلام کند «قلاده‌های طلا» یک فیلم سیاسی است.
 
حق این فیلم بود که در نوروز اکران بگیرد و به نظرم همه حرف و حدیث هایی که در مورد توقیف آن مطرح بود یک بدسلیقگی محض بود که در صورت تحقق، راه را تا مدتها به روی جسارت کارگردانان متعهد کشور برای روشنگری می بست اما همین حرف و حدیث ها نیز در نهایت به سود فیلم تمام شد و آنچه از هم اکنون قابل پیش بینی است روزهای شلوغ اکران گروه آزادی است که می تواند خسته نباشیدی کوچک و مردمی باشد به "آقای کارگردان" سینمای انقلاب.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد