فاتحه برای بابای عزیزم که دلم براش تنگ شده

 

           

             83029203490029426889.jpg

84487227063570724760.jpg

سلام به همه دوستان عزيز اين عكس پدرم و پسر عمه ام هست در

تاريخ۸/۱۰/۱۳۹۰  پدرم به رحمت خدا رفت تو سن ۵۰ سالگي و

پسر عمه ام فرزاد در سن ۲۶ سالگي ۱۴/۵/۱۳۸۹  براشون

فاتحه بفرستيد و براي شادي روحشون صلوات                

ممنومنم از همه شما

خدایا :

حکمت قدمهایی را که برایم بر میداری بر من آشکار کن تا درهایی را که بسویم میگشایی ندانسته نبندم و درهایی را که میبندی به اصرار نگشایم.

مرسي استاد

خداوندا:

آرامشي عطا فرما تا بپذيرم آنچه را كه نميتوانم تغيير دهم  ،شهامتي تا تغيير دهم آنچه را كه ميتوانم و دانشي كه تفاوت اين دو را بدانم

                   آمين........

پروردگارا:

خود را تقديم تو ميدارم با من كن،از من ساز،آنچه خود اراده كني از اسارت نفس رهايم كن تا انجام اراده ات  را بهتر توانم مشكلاتم را بگير تا پيروزي بر آنها  شاهدي  باشد  براي كساني كه با قدرت تو ،عشق تو ، راه تو ياريشان خواهم داد با شد تا هميشه بر اراده ات گردن نهم

 

                       آمين

قیاس

مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.  روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.  هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.  او از مرد فقیر بسیار عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آنها ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم .
 
یقین داشته باش که با مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیرند

بازگشت

سلام به همه دوستای مهربون که به وبلاگ خودشون سر میزنن

خو.استم بگم از ۳۰/۸/۹۱ که رفتم الان برگشتم ۹/۳/۹۲ نظراتتون کم بود

ببخشید مطلب جدید میذارم

ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﻭﺗﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ...........


ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﻭﺗﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ :
ﺳﻼﻡ
- ﺳﻼﻡ
- ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ
- ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺮﻡ
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ؟
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺑﯿﻦ ؟
- ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﭼﻪ ﺧﺒﺮ ؟
- ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
- ﻓﺪﺍﺗﻮﻥ ﺑﺸﻢ
- ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ ؟
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺸﻢ
- ﺩﯾﮕﻪ ﭼﻄﻮﺭﯾﻦ ؟
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺸﻢ
- ﻓﺪﺍﺗﻮﻥ ﺑﺸﻢ
- ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
- ﺳﻼﻡ ﺑﺮﺳﻮﻧﯿﻦ
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺷﻤﺎ
- ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ
- ﻓﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ
- ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺮﻡ
- ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ........



ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﻭﺗﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ :
ﺳﻼﻡ ﭼﺎﮐﺮﻡ
- ﺳﻼﻡ ﻣﺨﻠﺼﻢ

بیاد همه پدر های مهربون و دوست داشتنی

مادرا مثل مداد می مونن هر لحظه تراشیدن و تموم شدنشون و می بینی ولی پدرا مثل خودکار می مونن شکل ظاهریشون تغییر نمی کنه فقط یه دفعه می بینی که دیگه نمی نویسن...

لذت بوسیدن دست پدر و مادر رو از دست ندید چون بعد باید برید سنگ سرد رو ببوسید که هیچ لذتی نداره


پس تا وقتی که هستن قدرشون رو بدونیم قبل از اینکه جلوی قاب عکسشون آه بکشیم

پر پرواز

 
پر پرواز
 
 
پادشاهي دو شاهين كوچك به عنوان هديه دريافت كرد. آنها را به مربي پرندگان دربار سپرد تا براي استفاده در مراسم شكار تربيت كند. يك ماه بعد، مربي نزد پادشاه آمد و گفت كه يكي از شاهين‌ها تربيت شده و آماده شكار است اما نمي‌داند چه اتفاقي براي آن يكي افتاده و از همان روز اول كه آن را روي شاخه‌اي قرار داده تكان نخورده است. اين موضوع كنجكاوي پادشاه را برانگيخت و دستور داد تا پزشكان و مشاوران دربار، كاري كنند كه شاهين پرواز كند. اما هيچكدام نتوانستند. روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام كنند كه هر كس بتواند شاهين را به پرواز درآورد پاداش خوبي از پادشاه دريافت خواهد كرد. صبح روز بعد پادشاه ديد كه شاهين دوم نيز با چالاكي تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهين را نزد او بياورند. درباريان كشاورزي متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست كه شاهين را به پرواز درآورد. پادشاه پرسيد: «تو شاهين را به پرواز درآوردي؟ چگونه اين كار را كردي؟ شايد جادوگر هستي؟» كشاورز كه ترسيده بود گفت: «سرورم، كار ساده‌اي بود، من فقط شاخه‌اي را كه شاهين روي آن نشسته بود بريدم. شاهين فهميد كه بال دارد و شروع به پرواز كرد.»
شرحگاهي لازم است براي بالا رفتن، شاخه‌هاي زير پايمان را ببريم (البته شاخه‌هاي زير پاي خودمان، نه زير پاي ديگران!) چقدر به شاخه‌هاي زير پايتان وابسته هستيد؟ آيا توانايي‌ها و استعدادهايتان را مي‌شناسيد؟ آيا ريسك مي‌كنيد؟ آيا كارمندان خود را مي‌شناسيد؟ آيا تلاش مي‌كنيد استعدادهاي آنان شكوفا شود؟ يا به خاطر ترس از پريدن و پرواز، آنان را به شاخه‌هايي از سازمان وابسته مي‌كنيد؟ آيا بهتر نيست كاركنانتان توانمند و چالاك باشند در عين حال جَلد سازمان؟ آيا نقاط قوت و استعدادهاي سازمان خود را مي‌دانيد؟ آيا به استقبال تهديدها مي‌رويد يا همواره به شكلي محافظه‌كارانه به حفظ وضع موجود مي‌انديشيد؟ در رويارويي با تهديدها و مشكلات است كه سازمان مي‌تواند استعدادها و توانايي‌هاي خود را بروز داده و توسعه دهد
 

تو جدا ....منم جدا

ماه من غصه نخور زندگی جزر و مد داره

دنیامون یه عالمه آدم خوب و بد داره
ماه من غصه نخور همه که دشمن نمی شن
همه که پر ترک مث تو و من نمی شن
ماه من غصه نخور مث ماها فراوونه
خیلی کم پیدا میشه کسی رو حرفش بمونه
ماه من غصه نخور، گریه پناه آدماست
تر و تازه موندن گل مال اشک شبنماست
ماه من غصه نخور زندگی بی غم نمیشه
اونی که غصه نداشته باشه آدم نمی شه
ماه من غصه نخور خیلیا تنهان مث تو
خیلیا با زخمای زندگی آشنان مث تو
ماه من غصه نخور زندگی خوب داره با زشت
خدا رو چه دیدی شاید فردامون باشه بهشت!
ماه من غصه نخور زندگی بی غم نمی شه
اونی که غصه نداشته باشه آدم نمی شه
ماه من غصه نخور دنیا رو بسپار به خدا
هر دومون دعا کنیم تو هم جدا، منم جدا
... !

چه زیباست رویای با تو بودن

می نویسم...
می نویسم از تو برای تو و دور از تو ....
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...

می نویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
و نه گوش هایم می شنود...
و نه دستانم لمس می کند...

تنها با شعفی صادقانه ...
با دلم احساست می کنم... !!!!


 
 
بازهم برای تو مینویسم...
برای تو تا بدانی که یادتو در لحظه لحظه ی من جاریست...
باز هم از دیوارهای فاصله عبور میکنم و در ژرفای لحظه های با تو بودن گم میشوم...
و در آن لحظه رویایی در دریای بی پایان چشمانت غرق میشوم...
 تا در آن لحظه در نگاه تو گم شوم...
 
 تا خودم را بیابم... واز زندان لحظه های بی تو رها شوم....
 
شاید بتوانم به رویای با توبودن برسم...
و چه رویای شیرینی است رویای با توبودن...
 رویایی که دست من را به دستان گرم تو میرساند...
 
آنگاه من در گرمای وجود تو ذوب میشوم در آن زمان دیگر زبان از سخن گفتن عاجز است...
در این رویای دلنشین تنها دلهای ما هستند که باهم نجوا میکنند...
گویی از پیوند دستهای ما روح ما هم به هم پیوند خورده...
و چه زیباست رویای با تو بودن
 

با خشونت هرگز...

سخت آشفته و غمگین بودم…

به خودم می گفتم:

بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست کم میگیرند

درس ومشق خود را…

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

و نخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابی ببرند…


خط کشی آوردم،

درهوا چرخاندم...

چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید

مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !

اولی کامل بود،

دومی بدخط بود

بر سرش داد زدم...

سومی می لرزید...

خوب، گیر آوردم !!!

صید در دام افتاد

و به چنگ آمد زود...

دفتر مشق حسن گم شده بود

این طرف،

آنطرف، نیمکتش را می گشت

تو کجایی بچه؟؟؟

بله آقا، اینجا

همچنان می لرزید...

” پاک تنبل شده ای بچه بد ”

" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"

” ما نوشتیم آقا ”

بازکن دستت را...

خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم

او تقلا می کرد

چون نگاهش کردم

ناله سختی کرد...

گوشه ی صورت او قرمز شد

هق هقی کردو سپس ساکت شد...

همچنان می گریید...

مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله

ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد

زیر یک میز،کنار دیوار،

دفتری پیدا کرد ……

گفت : آقا ایناهاش،

دفتر مشق حسن

چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود

غرق در شرم و خجالت گشتم

جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود

سرخی گونه او، به کبودی گروید …..

صبح فردا دیدم

که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر

سوی من می آیند...

خجل و دل نگران،

منتظر ماندم من

تا که حرفی بزنند

شکوه ای یا گله ای،

یا که دعوا شاید

سخت در اندیشه ی آنان بودم

پدرش بعدِ سلام،

گفت : لطفی بکنید،

و حسن را بسپارید به ما ”

گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟

گفت : این خنگ خدا

وقتی از مدرسه برمی گشته

به زمین افتاده

بچه ی سر به هوا،

یا که دعوا کرده

قصه ای ساخته است

زیر ابرو وکنارچشمش،

متورم شده است

درد سختی دارد،

می بریمش دکتر

با اجازه آقا …….

چشمم افتاد به چشم کودک...

غرق اندوه و تاثرگشتم

منِ شرمنده معلم بودم

لیک آن کودک خرد وکوچک

این چنین درس بزرگی می داد

بی کتاب ودفتر ….

من چه کوچک بودم

او چه اندازه بزرگ

به پدر نیز نگفت

آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم

عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام ….

او به من یاد بداد درس زیبایی را...

که به هنگامه ی خشم

نه به دل تصمیمی

نه به لب دستوری

نه کنم تنبیهی

***

یا چرا اصلا من

عصبانی باشم

با محبت شاید،

گرهی بگشایم

با خشونت هرگز...

با خشونت هرگز...

با خشونت هرگز...

با پریوشی دیگر........

 
دیدم که می رهم وپوست تنم از انبساط عشق ترک میخورد  به دنبال کفشهایی که سهراب گفت  بودم
وچمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهائی من جا داشت را برداشتم
چه آسمان پر ستاره ای
اما اینجا کفشهایت را پایت می کنند بی آنکه بخواهی وروانه ی مسجدت میکنند تا ندانی که چه میخواهی
 دیر تابیدی  دیر  من چند ماهی است که در حجم نبودنت خشکیده ام
دیر شد که زود بفهمم  من به بودن معتاد نیستم واز این اجتماع ،سوگوارتجربه های رنگ پریده ام
چگونه میتوان در کوچه  باغ خوشبختی پا نهاد
چه صبور وسنگین  آری چون تولدی دیگر من به دنیا آمدم
با پریوشی که در شیفته ی منقلبش تکرار نو شدن دارد

از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت

جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ...
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم. هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم

گفتم يه كم بخنديد روحيه تون عوض بشه .....

رفتم یه سیمکارت همراه اول خریدم

ایرانسل بهم اس داده :فکر نمیکردم بهم خیانت کنی !واست متأسفم!

بای !

.

.

.

میخوام اگه قسمت باشه یه آبمیوه فروشی باز کنم

چون ۸۰ ٪ دوستام نقش هویجو دارن !

.

.

.

یه سوال پرسیدن که آیا حاضری به دوران بچگیت برگردی و بزرگ نشی ؟

دختره ۱۱ ساله رفته زده : آره !

با این تفاسیر دهه شصت نسل دایناسورها محسوب میشه !

.

.

.

بعضیا هستن اصن نمیشه دوسشون نداشت !

مثلا خودم ^-^

.

.

.

بعضیا اینقد خوشگلن که دیگه شورشو در آوردن ! 

.

.

.

تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود.

آقام گفت یاد بگیر همسن توئه!

یهو باباشم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود آقام کانالو عوض کرد!

.

.

.

ایرانسل در آینده ای نزدیک :

مشترک گرامی

اومدم سر کوچتون ، در خونتون خونه نبودی

راستشو بگو با همراه اول کجا رفته بودی !؟

.

.

.

خیلیا پایِ معرفتِ خودشون وایسادن

نه خوبیِ شما !

.

.

.

یکی از اشتباهات زندگی ، آدم حساب کردن اونایی که آدم نبودن

هنوز هم نشدن ، بعدا هم نمیشن !

.

.

.

خاطرات ، تمام نمیشوند ؛ تمامت میکنند !

.

.

.

دنیا رو می بینی ؟

حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره

ولی محبت خیانت میاره !

.

.

.

خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند!

.

.

.

توی دنیا دوستهای خوب محدودن

ولی دوستایِ خوب ، دنیایِ نامحدودن

.

.

.

در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند

 نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

.

.

.

میدونی چرا خدا انیشتین و دکتر حسابی و نیوتن رو قبل از من آفرید ؟

میخواست قبل از طراحی نمونه اصلیش چندتا نمونه آزمایشی بسازه

الان من در خدمت شمام !

.

.

.

بعضیا همچین خودشونو میگیرن

انگار دی اکسید کربن میگیرن اکسیژن خالص پس میدن

در حالی که تو بهترین شرایط به عنوان کود بدرد چرخه هستی میخورن !

.

.

.

از سایت ۴SHARED میخواستم یه فایل دانلود کنم

۵۶۰ ثانیه صبر کردم؛ بعد پیغام میده میخوای این فایل رو دانلود کنی؟

پـــ نه پـــ خیلی حال داد یه بار دیگه بشمر من بازم برم قایم شم… نیایا!!

.

.

.

یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت :

یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن ! فقط با اره یا نه جواب منو بده ! باشه ؟

گفتم : باشه

گفت: اوضاع اونجا چه جوریه ؟!

.

.

.

همانا به تجربه دریافته شده است :

کسی که در رقص ، بلند کردنش سخت است

نشاندنش به مراتب سخت تر است !

.

.

.

ضربان و قدرتی که قلب من هنگام تفتیش گوشی و اتاق و لپ تابم توسط بابام داره

برای ۷ تا بیمار مرگ قلبی و مغزی و سرطانی کافیه !

.

.

.

این پفک جدیدا رو تف می زنی به هم نمی چسبن

از قصد این جوری ساختن تفریحاتمون رو ازمون بگیرن !

.

.

.

خواهرزاده‌ام وقتی میگه: این چیه؟؟؟؟

یعنی اون چیز پنج دقیقه دیگه بیشتر سالم نیست !

.

.

.

واقعاً چرا مجریای برنامه کودک همشون خاله‌ان ؟

چرا هیچوقت عمه‌ها مجری برنامه‌های کودک نمیشن !؟

.

.

.

اعصابمون خورده !!!

میخوایم پاچه یکی رو بگیریم پس سگ درونمون زندس

صبحونه یه عسـل کامل میخوریم

خــرس درونمون هم زندس…

میریم اتاق یادمون میره چی میخواستیم

اسکل درونمون هم زندس…

مگسو رو هوا میزنیم

قــــورباغه درونمون هم زندس…

چمـــــــن میبینم میکنیمش

بز درونمون هم زندس…

طرف میره هنوز عاشقش میمونیم

خــــــر درونمونم زندس…

کلاً باغ وحشی داریم به تنهــــــــــایی !

.

.

.

شما در نظر بگیر داخل جیب شلوارت این چیز ها هست :

چند تراول چک – فندک – راز لبخند ژکوند – معمای مثلث برمودا

 عکس عمه تون – چک برگشتی شریک پدرتون – کلید طلای یک واحد مسکونی مبله

قطعا وقتی دارید شلوارتون رو جلو پدرتون عوض میکنید

تنها چیزی که از جیب شلوارتون میفته جلو پای پدرتون فندکه !

.

.

.

دقت کردید وقتی اس ام اس میفرستید و پیامتون ۲تا میشه

اول قسمتهـای ادبی مثل ” ؛ ، !” حذف میکنید؛

وقتی جواب نداد کلماتُ میچسبونیم, مثلا صبحبخیر بجای صبح بخیر،

شبخوش بجای شب خوش، بسلام بجای سلام برسون…

وای از اس ام اسی که باتمام فشرده سازی فقط و فقط ۲ حرف اضافی داشته باشه

و راه نداشته باشه یک اس ام اس کنی؛

اون موقع از لج همراه اول یا ایرانسل کلی چرت و پرت اضافه بــه پیام میکنی

که پیام اضافی هدر نره…!!

دریغ از وقتی که صرف فشرده سازی کردیم بخاطر ده تومن

 ینی اگـــه این وقتُ برا درس میزاشتیم, PHD گرفته بودیم

چند عکس از عشوه های زنان

  .
 .
.
.
.
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
آقایون شرمنده که عکاس از دوربین ایکس ری استفاده کرده بود Hamtaraneh.com
 

السلام عليک يا ابا عبد الله...............

گروه اینترنتی شمیم وصل

السلام عليک يا ابا عبد الله، السلام عليک يابن رسول الله،

السلام عليک يابن اميرالمؤمنين و ابن سيد الوصيين،

السلام عليک يابن فاطمه الزهراء، السلام عليک يا ثارالله وابن ثاره،

السلام عليک و علي الارواح الّتي حلّت بفنائک

يا اباعبدالله

إنّي سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و

وليِّ لمن والاکم و عدوّ لمن عاداکم اللهم العن اباسفيان و

معاويه و يزيدبن معاويه اللهم العن اوّل ظالم ظلم

حقّ محمد و آل محمد و آخر تابع له علي ذلک

اللهم العن عبيدالله بن زياد و ابن مرجانه و عمربن سعد و شمرا و

آل ابي سفيان و آل زياد و آل مروان الي يوم القيامه

السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و

علي اصحاب الحسين

اللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد

اللهم ارزقني شفاعه الحسين (عليه السلام) يوم الورود و ثبّت

لي قدم صدق عندک مع الحسين و اصحاب الحسين الذين بذلوا مُهجهم دون الحسين عليه السلام

اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.

امام حسین (ع)

دوستان اگه زحمتي نيست يه صلوات هم نثار روح پدرم كنيد ممنونم

آنكه در كربلاي 61 هجري به شهادت رسيد امام حسين (ع) بود نه حوسين!

گروه های خونی.......

افراد در سیستم ABO به چهار دسته A ،B ،AB یا O تقسیم می‌شوند، در سیستم رزوس (RH) خون شما یا مثبت است یا منفی.
 
هر انسانی به طور طبیعی یکی از این چهار گروه خونی را دارد. مثلا فردی با گروه خونی A آنتی‌ژن A را بر روی گلبولهای قرمز خونش بروز می‌دهد و بر علیه سایر پادگنهای گروههای خونی (B) در بدنش پادتن(آنتی‌بادی) ساخته می‌شود. فردی با گروه خونی B پادگن B را دارد . فردی با گروه خونی AB هر دو پادگن A و B را دارد و فردی با گروه خونی O هیچکدام از دو پادگن را ندارد و برعلیه هر دوی آنها در بدنش پادتن ساخته می‌شود .
 
 
در مجموع ۳۲ سیستم برای گروه‌بندی خون افراد تعریف شده است که براساس معیارهایی متفاوت به تقسیم‌بندی گروه‌های خونی می‌پردازند.
آخرین گروه‌های خونی که کشف شده‌اند، لانگریز و جونیور بودند که اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی معرفی شدند.
 

والا چي بگم همش حقيقته ديگه بخون.......

عمر شما از زمانی شروع می شود كه اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید.

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد كه سر از خاك بیرون آورده باشد.

تنها راهی كه به شكست می انجامد، تلاش نكردن است.

دشوارترین قدم، همان قدم اول است.

امید، درمانی است كه شفا نمی دهد، ولی كمك می كند تا درد را تحمل كنیم.

بجای آنكه به تاریكی لعنت فرستید، یك شمع روشن كنید.

آنچه شما درباره خود فكر می كنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است كه دیگران درباره شما دارند.

همواره بیاد داشته باشید آخرین كلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد.

برای كسی كه آهسته و پیوسته می رود، هیچ راهی دور نیست.

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است كه شما چیز زیادی از آن نخواسته اید.

در اندیشه آنچه كرده ای مباش، در اندیشه آنچه نكرده ای باش.

امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست.

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلكه دشواری رسیدن به سهولت است.

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملكرد خود فكر می كنند، نه رفتار و عملكرد شما.

سخت كوشی هرگز كسی را نكشته است، نگرانی از آن است كه انسان را از بین می برد.

اگر همان كاری را انجام دهید كه همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید كه همیشه می گرفتید.

ما زمان را تلف نمی كنیم، زمان است كه ما را تلف می كند.

افراد موفق كارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلكه كارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

پیش از آنكه پاسخی بدهی با 1 نفر مشورت كن ولی پیش از آنكه تصمیم بگیری با چندنفر مشاوره داشته باش

كار بزرگ وجود ندارد، به شرطی كه آن را به كارهای كوچكتر تقسیم كنیم.

كارتان را آغاز كنید، توانایی انجامش بدنبال می آید.

انسان همان می شود كه اغلب به آن فكر می كند.

آنكه می تواند نسبت به نیكی دیگران ناسپاس باشد، از دروغ گفتن باك ندارد.

هركس، آنچه را كه دلش خواست بگوید، آنچه را كه دلش نمی خواهد می شنود.

اگر هر روز راهت را عوض كنی، هرگز به مقصد اصلی نخواهی رسید.

كسانی كه نمی توانند فرصت كافی برای تفریح بیابند، دیر یا زود وقت خود را صرف معالجه می كنند.

صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، و آن هم در تمام عمر، بیش از یك مرتبه نیست.

وقتی شخصی گمان كرد كه دیگر احتیاجی به پیشرفت ندارد، باید تابوت خود را آماده كند.

كسانی كه در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد.

كسی كه در آفتاب زحمت كشیده، حق دارد در سایه استراحت كند.

بهتر است دوباره سئوال كنی، تا اینكه یكبار راه را اشتباه بروی.

هرگاه مشكلی را مطرح می كنید، برای رفع آن هم راه حلی پیشنهاد كنید.

كیفیت جامع یعنی درست انجام دادن همه كارها در همان بار اول.

آنقدر شكست خوردن را تجربه كنید تا راه شكست دادن را بیاموزید.

اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد كه متعلق به گذشته هستید.

خانه ات را برای ترساندن موش، آتش مزن.

خودتان را به زحمت نیندازید كه از معاصران یا پیشینیان بهتر گردید، سعی كنید از خودتان بهتر شوید.

اینجا، كار تمام نشده است، حتی آغاز پایان هم نیست، اما شاید پایان آغاز باشد.

خداوند به هر پرنده‌ای دانه‌ای می‌دهد، ولی آن را داخل لانه‌اش نمی‌اندازد.

تنها راهی كه به شكست می‌انجامد، تلاش نكردن است.

درباره درخت، بر اساس میوه‌اش قضاوت كنید، نه بر اساس برگهایش.

از لجاجت بپرهیزید كه آغازش جهل و پایانش پشیمانی است.

انسان هیچ وقت بیشتر از آن موقع خود را گول نمی‌زند كه خیال می‌كند دیگران را فریب داده است.

كسی كه دوبار از روی یك سنگ بلغزد، شایسته است كه هر دو پایش بشكند.

هركه با بدان نشیند، اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد، به طریقت ایشان متهم گردد.

كسی كه به امید شانس نشسته باشد، سالها قبل مرده است.

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت.

اینكه ما گمان می‌كنیم بعضی چیزها محال است، بیشتر برای آن است كه برای خود عذری آورده باشیم. 
 

تست هوش جالب برای افراد باهوش

اگر دلتون میخواد که ضریب هوشی خودتونو بسنجید , به سوالاتی که در ادامه ی این مطلب وجود دارد را پاسخ دهید و خودتونو بسنجید , توجه داشته باشید که باید بدون مکث جواب بدید !


۱) یک فروند هواپیما در مرز آمریکا و کانادا سقوط می‌کند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن می‌کنند؟
کانادا – آمریکا – هیچ‌کدام
۲) یک خروس در بام خانه‌ای که شیب دوطرفه دارد، تخم می‌گذارد. این تخم از کدام طرف می‌افتد؟
شمال – جنوب – هیچ‌کدام
۳) خانمی‌عاشق رنگ قرمز است و تمام وسایل‌ او به رنگ قرمز است. او در آپارتمانی یک طبقه که قرمزرنگ است، زندگی می‌کند. صندلی و میز او قرمزرنگ است.تمام دیوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرش‌ها نیز قرمزرنگ هستند.تلویزیون هم قرمز رنگ است. سریع پاسخ دهید که پله‌های آپارتمان چه رنگی هستند؟
قرمز – آبی – هیچ‌کدام
۴) پدر و پسری را که در حادثه رانندگی مجروح شده بودند، به بیمارستان می‌برند. پدر در راه بیمارستان فوت می‌کند ولی پسر را به اتاق عمل می‌برند. پس از مدتی دکتر می‌گوید من نمی‌توانم این شخص را عمل کنم، به علت اینکه او پسر من است. آیا به نظر شما این داستان می‌تواند صحت داشته باشد؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۵ ) اگر چهار تخم‌مرغ، آرد، وانیل، شکر، نمک و بیکینگ پودر را با همدیگر مخلوط کنید، آیا کیک خواهید داشت؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۶) آیا می‌توانید از منزلتان بالاتر پرش کنید؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۷) یک کیلوگرم آهن چند گرم سنگین‌تر از یک کیلو گرم پنبه است؟
۱گرم – ۱۰۰گرم – هیچ‌کدام
۸ ) مردی به طرف یک پلیس که در حال جریمه کردن اتومبیل بود، می‌رود و التماس می‌کند که پلیس جریمه نکند ولی آقای پلیس قبول نمی‌کند. به پلیس نه یک بار بلکه هشت بار بد دهنی می‌کند. جواب دهید که این مرد چند بار جریمه خواهد شد؟
۱ بار – ۸ بار – هیچ‌کدام
۹ ) اگر تمام رنگ‌ها را با هم مخلوط کنید، آیا رنگین کمان خواهیم داشت؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۰) گرگی به بالای کوه می‌رود تا غرش شبانه‌اش را آغاز کند.چه مدت طول می‌کشد تا به بالای کوه برسد؟
دو‌شب – پنج‌شب – هیچ‌کدام
۱۱) اگر به‌طور اتفاقی وارد کودکستان دوران کودکی‌تان شوید، آیا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهید بود؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۲) آیا امکان دارد یک نفر سریع‌تر از رودخانه می‌سی‌سی‌پی شنا کند؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۳) آقای بیل اسمیت و خانم ژانت اسمیت از هم طلاق می‌گیرند. پس از مدتی خانم ژانت اسم اولیه خود را پس می‌گیرد.با این حال، پس از پنج سال با اینکه هنوز از آقای بیل اسمیت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسمیت می‌شود. آیا این قضیه امکان‌پذیر است؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۴) آقای جیم کوک مشکوک به قتل است ولی وقتی که پلیس از او سوال می‌کند که در موقع قتل کجا بوده است، آقای جیم می‌گوید در خانه مشغول تماشای سریال مورد علاقه‌ام بوده‌ام. حتی جزئیات سریال را برای پلیس شرح می‌دهد. آیا این موضوع ثابت می‌کندکه آقای جیم بی‌گناه است؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۵) یک شترمرغ تصمیم می‌گیرد که به وطنش بازگردد.چه موقع برای پرواز او به جنوب مناسب است؟
بهار – پاییز – هیچ‌کدام
۱۶) جمله بعدی صحت دارد.جمله قبلی غلط است.آیا این قضیه منطقی است؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۷) آیا امکان دارد که یک اختراع قدیمی‌قادر باشد که پشت دیوار را به ما نشان دهد؟
آری – خیر – هیچ‌کدام
۱۸) اگر بخواهید یک نامه به دوست‌تان بنویسید، ترجیح می‌دهید با شکم پر یا با شکم خالی بنویسید؟
پر – خالی – هیچ‌کدام
*
*
*
*
*
*
● پاسخنامه
۱) هیچ کدام. بازماندگان که زنده هستند نیازی به دفن کردن ندارند.
۲) هیچ کدام.خروس که تخم نمی‌گذارد!
۳)هیچ کدام.آپارتمان یک طبقه که راه پله ندارد!
۴) آری. اگر این سوال را نتوانستید جواب دهید، وای بر شما.دکتر یک خانم جراح است یعنی این شخص مادر پسر است!
۵) خیر، شما پیش از اینکه کیک داشته باشید باید آن را بپزید !
۶) آری،.بپرید و ببینید که خانه شما چقدر می‌پرد!
۷) هیچ کدام. یک کیلوگرم آهن با یک کیلوگرم پنبه به طور دقیق برابر هستند.
۸) هیچ کدام. خودرو به آن مرد تعلق ندارد.
۹) خیر.رنگ خاکستری خواهید داشت.
۱۰) هیچ‌کدام. گرگ پیشتر بالای کوه است.
۱۱) آری، شما فقط از کودکستان دیدن می‌کنید و با همین شرایطی که الان دارید فقط وارد کودکستان شده‌اید.
۱۲) آری، چون که رودخانه‌ها که قادر به شنا کردن نیستند!
۱۳) آری ژانت با یک آقای دیگر که فامیل‌اش اسمیت بوده، ازدواج کرده است.
۱۴) خیر.چون که ممکن است این سریال تکراری باشد و او پیشتر این سریال را دیده باشد.
۱۵) هیچ کدام.شتر مرغ که قادر به پرواز نیست.
۱۶) هیچ کدام. چون که جملات متضاد هم هستند.
۱۷) آری.پنجره یک اختراع قدیمی‌است که به وسیله آن می‌توان پشت دیوار را مشاهده کرد!
۱۸) هیچ کدام.بهتر است که یک نامه عاشقانه را با قلم و کاغذ بنویسید و با شکم نمی‌توان نامه نوشت!
● تفسیر آزمون
▪ اگر تعداد جواب‌های صحیح شما بین صفر تا ۵ بود، معنایش این است که شما به طرز وحشتناکی به جزئیات بی‌توجهید. حواستان کجاست؟
▪ اگر تعداد جواب‌های درست بین ۶ تا ۱۰ بود، نسبتاً بد نیست، اگرچه این نشان می‌دهد که چندان به جزییات توجه نمی‌کنید. شاید دارید به مسایلی توجه می‌کنید که بقیه به آنها توجه نمی‌کنند. خدا کند این‌طور باشد!
▪ اگر تعداد جواب‌های درست شما بین ۱۱ تا ۱۵ بود، بسیار خوب است. شما خوب به جزییات توجه می‌کنید. خدا خیرتان بدهد!
▪ اگر تعداد جواب‌های صحیح شما بین ۱۶ تا ۱۸ بود، یعنی شما یک پا شرلوک هولمز هستید. احسنت!
برای آنها که ادعا می کنند خیلی باهوشند بفرستید!!!

امان از دست خانمها ............

جدي نگيريد :

یک خانم 45 ساله که یک حملهء قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود ..
در اتاق جراحی که کم مونده بود مرگ را تجربه کند حضرت عزرائیل رو دید و پرسید:
آیا وقت من تمام است؟
حضرت عزرائیل گفت:نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید .
در وقت مرخصی خانم تصمیم گرفت در بیمارستان بماند و عملهای زیر را انجام دهد
کشیدن پوست صورت-تخلیهء چربیها(لیپو ساکشن)-عمل سینه ها و جمع و جور کردن شکم .
فقط به فکر رنگ کردن موهاش و سفید کردن دندوناش بود !!!!
از اونجایی که او زمان بیشتری برای زندگی داشت از این رو او تصمیم گرفت
که بتواند بیشترین استفاده را از این موقعیت (زندگی) ببرد.
بعد از آخرین عملش او از بیمارستان مرخص شد
در وقت گذشتن از خیابان در راه منزل بوسیلهء یک آمبولانس کشته شد .
وقتی با حضرت عزرائیل روبرو شد او پرسید: من فکر کردم شما فرمودید من 43 سال دیگه
فرصت دارم چرا شما مرا از زیر آمبولانس بیرون نکشیدید؟
حضرت عزرائیل جواب داد : اِاِاِا شماییییییید نشناختمتون !!!

بابا جان داد............

کودک رو به پدرش کرد ... صداش به سختی شنیده میشد ...
- بابا ... دیگه خسته شدم ... میخوام برگردم خونه ... تو منو میبری آره؟
پدر لبخند تلخی زد ... دستهای پسرش رو تو دستش گرفت ...
- همین روزا پسرم ... خیلی زود ... بهت قول میدم ...
روشو برگردوند تا پسرش قطره اشکی که از چشمش جاری شد رو نبینه ... به سمت در رفت ... ولی لحظه ای ایستاد و برگشت ...
- همیشه مراقب مادرت باش پسرم ... همیشه ...
از اتاق خارج شد ...
- خانوم پرستار کجا میتونم آقای دکتر رو پیدا کنم...
- کمی منتظر بمونید پیداشون میشه ...
و چقدر این انتظار طولانی بود ....
- آقای دکتر چرا کاری نمیکنین ... بچم ذره ذره داره آب میشه ...
جواب دکتر رو میدونست ... همون جواب همیشگی ...
- من صد بار بهتون گفتم ... تا قلبی واسه پیوند نباشه کاری از دست ما برنمیاد ...
- خوب واسش قلب پیدا کنین ...
- ببینین آقا ... یه صف طولانی از بیمارای قلبی که منتظر پیوند قلب هستند وجود داره ...
تازه باید قلبی باشه که به بدن
پسرتون بخوره ... مثل قلب یکی از اعضای خونوادش ...
دکتر به سمت انتهای سالن دور شد و هرگز گریه مرد رو تو اون لحظات ندید ...
به اتاقش رفت و شروع کرد به بررسی پرونده
چند بیمارش ... چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای هیاهوی سالن بیمارستان دکتر رو به خودش آورد ...
از اتاق بیرون اومد ...
- چی شده خانوم پرستار ... اتفاقی افتاده ...؟!
پرستار نفس نفس میزد ...
- یه نفر خودشو از بالای ساختمون بیمارستان پرت کرده پایین ... پدر همون پسره ...
دکتر سعی کرد بغضش رو پنهان کنه ...
- اتاق عمل رو واسه پیوند قلب آماده کنید ...

دو کـلـمـه حـرف حـسـاب

تازگیا، تو فیلمای ایرونی، زنه حامله نمیشه و عیب از شوهرشه؛ 
بعد میره امامزاده، حامله میشه...!!!
من به شخصه، به  سرایدار امامزاده مشکوکم . . . . 

___________________________
آیا میدانستید، فقط یه آرایشگر زنِ ایرونی می تونه، ماهانه درآمدی معادل یه فوق تخصص جراحی  داشته باشه !؟
____________________________________

لازم دونسم تأکید کنم،  "بهترین شغل، داشتن بابای پولداره !"
_______________________________
پُر درآمدترین هنر آدما، زبون بازیشونه . . .
___________________________________
از اونجایی که میگن:  "آدما رو، باید تو سفر شناخت"، پس چرا ماه عسلو  یه وقتی گذاشتن که کار ازکار گذشته ؟!
خو، قبلش بذارین، ملت نادم، از سفر برنگردن !!

______________________

جام جم، داره اذان به افق لس آنجلس پخش ميکنه،
مامان بزرگم ميگه: اذان تهرانه؟  ميگم: نه لس آنجلسه!
ميگه: 2 زار اگه شعور داشتيا، با اذان شوخی نميکردی !!!

________________________________________
وقتی خانومی به شما گفت: “چــــــــــــــــی؟”،  به این معنا نیس که، گفته شما رو نشنیده!
او در واقع، به شما یه فرصت داده، که گفته خودتونو تغییر بدین!     (ستاد کمک به ادامه زندگی)
_________________________________
فقط، تو بيمارستانای ايرانه كه، مریضو بيدار ميكنن، تا قرص خوابشو بخوره !!
 _________________________ 
از مربي بدنسازی پرسيدم: با كدوم دستگاه بيشتر كار كنم تا دخترا عاشق هيکلم بشن؟  مربی گفت: دستگاه خودپرداز بيرون سالن!!

هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمی کند

هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمی کند
رودخانه ها آب خود را مصرف نمی کنند
درختان میوه خود را نمی خورند
خورشید گرمای خود را استفاده نمی کند
گل ، عطرش را برای خود گسترش نمی دهد
نتیجه :
زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .
.
.
.
.
.
سکه های پول همیشه صدا دارند
اما اسکناس ها بی صدا هستند
پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا میرود
بیشتر آرام و بی صدا باشید . . .
.
.
.
سطر ها بسیار موثر هستند
چون به شما میفهمانند که :
۱٫ نظم و ترتیب همیشه در اولویت است
۲٫ سکوت معنی دار بهتر از کلمات بی معنی است . . .
.
.
.
هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی
هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند
فقط یک قطره اشک کافیست
تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . .
.
.
.
در مسابقه بین شیر و گوزن ، بسیاری از گوزن ها برنده میشوند
چون شیر برای غذا میدود و آهو برای زندگی
پس
” هدف مهم تر از نیاز است “
.
.
.
یک جمله فوق العاده ، که در هر ایستگاه اتوبوس ژاپنی نوشته شده است
اتوبوس متوقف خواهد شد ، اما شما پیاده روی به سمت هدف را ادامه دهید . . .
.
.
. . . .
.
.
.
من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام.
من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود . . .
(توماس ادیسون)
.
.
.
این روزها همه ترس از دست دادن آبروی خود را دارند
اما به سادگی آبروی دیگران را می برند . . .
.
.
.
وقتی در وضعیت خوبی هستید ، یک اشتباه را یک ُجک در نظر میگیرید
اما زمانی که در وضعیت بدی قرار دارید ، حتی از یک ُجوک ناراحت میشوید و اشتباه میپندارید . . .
.
.
.
مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشید
آنها شاید شما را ببخشند ، اما هرگز فراموش نمیکنند . . .
.
.
.
از گوش دادن به سخنان دشمنانتان غافل نباشید
آنها اشتباهات شما را به خوبی بیان میکنند !
(شکسپیر)
.
.
.
به منظور موفقیت
تمایل شما برای رسیدن به موفقیت ، باید بیشتر از ترس از شکست باشد . . .
.
.
.
اگر شما برای انجام کاری که باید انجام بدهید ، راهی پیدا کردید
آن را انجام خواهید داد
در غیر این صورت ، یک بهانه برای انجام ندادن پیدا کردید . . .
.
.
.
“مدارا”
بالاترین درجه قدرت
و
“میل به انتقام”
اولین نشانه ضعف است . . .
.
.
.
طوطی صحبت میکند ، اما اسیر قفس است
اما عقاب سکوت میکند و دارای اراده پرواز . . .
.
.
.
ما در زندگی آسایش را با کسانی داریم که با موافق هستند
اما
زمانی رشد میکنیم با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند . . .
.
.
.
اگر شما یک سیب بد طعم را خورده باشید
میتوانید طعم یک سیب خوب را درک کنید
پس ، از تلخی های زندگی درس بگیرید تا بتوانید آن را درک کنید
.
.
.
چیز هایی که از دست داده ای را به حساب نیاور
چون گذشته هرگز برنمیگردد
اما گاهی اوقات ، آینده میتواند چیزهایی که از دست داده ای را برگرداند
به آن فکر کن . . .
.
.
.
اگر رنجی نمی بردیم
هرگزمهربان بودن را نمی آموختیم . . .
.
.
.
چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند، اما خدا را نمی شناسند
بواسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند . . .
.
.
.
دیشب که نمیدانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم کلی خندیدم . . .
(صادق هدایت)
.
.
.
به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید !
زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید

حالت خوابیدن شما اخلاق‌تان را لو می‌دهد

دکتر ساموئل دانکل ۴حالت و شکل کلی خوابیدن را به‌عنوان ۴شکل اصلی خوابیدن انسان‌ها معرفی کرده، اما پروفسور ایزیکوفسکی می‌گوید، این حالت‌ها را باید در ۶شکل اصلی درنظر گرفت. دکتر دانکل طی ۴سال یک گروه ۶۵۰ نفره از مردان و زنان را مورد بررسی قرار داد و براساس شکل خوابیدن آنها به بررسی خصوصیات اخلاقی‌شان پرداخت. ولی پروفسور ایزیکوفسکی شیوه برعکس را در پیش گرفت. او هزار زن و مرد مراجعه‌کننده به مرکز مطالعات خواب را براساس خصوصیات شخصیتی و اخلاقی در گروه‌های مختلف قرار داد و درنهایت به این نتیجه رسید که شکل خوابیدن افراد با اخلاق آنها ارتباط دارد؛ یعنی افرادی که خصوصیات روحی، اخلاقی و شخصیتی شبیه به هم دارند به یک شکل می‌خوابند.


سختکوشهای بی‌خطر


شکل خوابیدن جنینی

در این حالت افراد به شکل جنین داخل شکم مادر می‌خوابند؛ یعنی به پهلو، با پاهای جمع شده در شکم و دست‌های خم شده. پروفسور ایزیکوفسکی می‌گوید: کسانی که اینگونه می‌خوابند عموما افرادی سرسختی هستند اما از درون، افرادی خوش‌قلب و احساساتی‌اند. این افراد در برخورد اول خجالتی به نظر می‌رسند ولی پس از مدتی آرامش پیدا می‌کنند و صمیمی می‌شوند. این حالت اصلی‌ترین نوع خوابیدن است و حدود ۴۰درصد افراد اینگونه می‌خوابند. جالب است بدانید، این نوع خوابیدن در میان خانم‌ها دوبرابر شایع‌تر از مردان است. دکتر ساموئل دانکل، فوق‌تخصص خواب و نویسنده کتاب «حالت‌های خواب: زبان بدن هنگام خواب» می‌گوید: افرادی که اینگونه می‌خوابند عموما آدم‌هایی بی‌خطر، منعطف، واقع‌گرا و غیرلاف‌‌زن و صلح‌طلب اما سختکوش هستند.



منطقی‌های بدبین


شکل خوابیدن به پهلو در حالت خم شده
پروفسور ایزیکوفسکی افرادی را که به پهلو در حالت کمی خم شده با ۲ دست در مقابل خود می‌خوابند را در این گروه جای می‌دهد، اما دکتر دانکل افرادی که به پهلو می‌خوابند زانوهایشان را خم می‌کنند و یک دست را به حالت کشیده زیرسر می‌گذارند و دست دیگر را روی صورت یا روی بالش قرار می‌دهند را در این گروه جای می‌دهد. پروفسور ایزیکوفسکی خاصیت‌های زیر را برای این افراد توصیف می‌کند: این افراد آنهایی هستند که سعی می‌کنند منطقی و تحمل‌گرا باشند ولی درعین حال از درون بدبین و نسبتا شکاک هستند. شاید آنها در تصمیم گرفتن کند باشند اما زمانی که تصمیم می‌گیرند تغییر دادن تصمیم آنها خیلی سخت است. از نظر دکتر دانکل اما آنها افرادی هستند که دوست دارند در ارتباط‌های انسانی خود حالت غالب و درواقع بر رابطه خود کنترل داشته باشند. آنها کسانی هستند که روحیه قوی برای روبه‌رو شدن با مشکلات را دارند و ممکن است گرایش به هنر هم داشته باشند.

 



رفیق‌بازها اینطور می‌خوابند


شکل خوابیدن به پهلو و صاف

اگر به پهلو و درحالتی که هر دو دست شما در راستای بدنتان است می‌خوابید، احتمالا فرد خوش‌مشرب، آسان‌گیر و منطقی هستید. افرادی که اینگونه می‌خوابند آدم‌هایی هستند که ارتباط اجتماعی گسترده‌ای دارند و کاملا رفیق‌باز هستند و معمولا از تنهایی گریزانند. پروفسور ایزیکوفسکی می‌گوید: تحقیقات ما نشان داده این گروه افرادی هستند که خیلی راحت به غریبه‌ها اعتماد می‌کنند و در زندگی کلا آدم‌های خوش‌بینی هستند.
آنها دوستهای فوقالعادهای هستند

 


حالت خوابیدن ستاره دریایی
پروفسور ایزیکوفسکی افرادی را که به پشت می‌خوابند و هردو دست خود را به سمت بالا در ۲ طرف بالش می‌گذارند را در این گروه جای می‌دهد. این متخصص خواب می‌گوید: افرادی که اینگونه می‌خوابند می‌توانند بهترین دوستان باشند، زیرا هم مهربان هستند و هم می‌توانند ساعت‌ها به حرف‌های دیگران گوش بدهند و درواقع سنگ صبورهای خوبی محسوب می‌شوند و درمواقع لزوم هم می‌توانید روی کمک آنها حساب کنید، اما جالب است که این گروه با وجود داشتن این همه خصوصیات خوب دوست ندارند در مرکز توجه قرار بگیرند و سعی می‌کنند چندان توجه دیگران را به خود جلب نکنند.


باهوش‌ها و خلاق‌ها


شکل خوابیدن سقوط آزاد (خوابیدن به شکم)
پروفسور ایزیکوفسکی افرادی را که به شکم می‌خوابند و ۲ دست خود را به حالت خم شده بالای سر (زیر یا روی بالش) می‌گذارند را در این گروه جای می‌دهد. اما دکتر دانکل افرادی را که به شکم می‌خوابند و سرشان رو به تخت است و هر دو دست‌ خود را زیرسر می‌گذارند دراین گروه جای می‌دهد. پروفسور ایزیکوفسکی می‌گوید: این افراد آدم‌های باهوش و خلاق هستند اما ممکن است حساس و شکننده باشند و گاه ازکمبود اعتمادبه‌نفس رنج می‌برند. از دید این پروفسور این گروه افرادی هستند که می‌توانند قدرت راهبری خود را به خوبی به کار بگیرند ولی درعین حال از نقد شدن فراری هستند و دوست ندارند که دیگران آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهند. اما از نظر دکتر دانکل، این گروه از افراد، آدم‌ها «تکانه‌ای» هستند، یعنی اینکه به حس خود (و حس ششم) خود بسیار اهمیت می‌دهند و گاه کارهای عجیب و غریب از آنها سر می‌زند. این گروه در واقع افرادی هستند که ما آنها را «دلی» می‌خوانیم. از دید این پزشک افراد این گروه انسان‌هایی هستند که شور و شوق زیادی برای جامه عمل پوشاندن به رؤیاهای خود دارند اما اگر در نیمه راه انجام یک کار انرژی‌شان تمام شود و دیگر انگیزه‌ای برای ادامه آن کار نداشته باشند نباید از کار آنها تعجب کنید.
گوشه‌‌گیران

 گوشه‌‌گیران


شکل خوابیدن سربازی

از لحاظ پروفسور ایزیکوفسکی خوابیدن به پشت و گذاشتن دست‌ها کنار بدن این نوع حالت خواب است که از لحاظ او افرادی که در این گروه قرار دارند عموما افرادی تودار و ساکت هستند که به گوشه‌گیری تمایل دارند. آنها زیاد ارتباط برقرار نمی‌کنندو اگر ارتباط برقرار کنند، خیلی اوقات دچار هراس از به پایان رسیدن آن می‌شوند. اما از آنجایی که افرادی دقیق و سختکوش هستند معمولا وقتی ارتباطی برقرار می‌کنند تمام نیازهای طرف مقابل را پاسخ می‌دهند و از لحاظ طرف مقابل خود، انسانی ایده‌آل برای برقراری ارتباط هستند.

اما از لحاظ پزشکی فکر می‌کنید بهترین نوع خوابیدن چگونه است؟
دکتر مایکل مک نامان، از مرکز پزشکی لانگ آیلند می‌گوید:شاید در این مورد برخی تفاوت‌ها در دیدگاه‌های پزشکان مختلف وجود داشته باشد، اما درکل می‌توان گفت که از لحاظ متخصصان مغز و اعصاب و ستون فقرات بهترین حالت خواب این است که فرد به پشت بخوابد و زیرسرش یک بالش کوچک بگذارد، به گونه‌ای که سرش حدود زاویه‌ای بین ۱۰ تا ۳۰ درجه با تخت را بسازد. در این حالت بیشترین میزان خون به مغز می‌رسد و درعین حال تنفس هم بهتر می‌شود. اما از لحاظ متخصصان ارتوپدی و برخی رشته‌های دیگر بهترین حالت خوابیدن به شکل جنینی است زیرا فشار کمتری را روی زانوها، کمر و پاها وارد می‌کند. در این حالت هم می‌توان پاها را با گذاشتن بالش زیر تشک به اندازه ۱۰ سانتی‌‌متر بالا برد.
اما از لحاظ بدترین نوع خوابیدن، بیشتر پزشکان می‌گویند که خوابیدن به شکم بدترین حالت است زیرا در این حالت فشار زیادی روی ارگان‌های داخلی بدن وارد می‌کند. تحقیقات نشان داده بیشترین درصد دردهای گردن و پشت در افرادی است که اینگونه می‌خوابند. اما جالب است که پروفسور ایزیکوفسکی می‌گوید: بهترین حالت خوابیدن از لحاظ گوارشی حالت سقوط آزاد است زیرا اجازه هضم بهتررا می‌دهد، درحالی که حالت‌های ستاره دریایی و سربازی باعث هضم بد غذا، مشکلات گوارشی و خروپف می‌شود اما از لحاظ ارتوپدی رشته‌های عصبی این شیوه خوابیدن مطلوب نیست زیرا باعث ایجاد فشار روی مهره‌های گردنی می‌شود.